قدس آنلاین: برخی از این شفاف سازیها باعث ایجاد بحثهای رسانهای زیادی هم شده است. برای مثال اعلام مفاد یک قرارداد وزارت ارشاد با یک شرکت در خصوص انجام ممیزی کتاب سر و صدای زیادی به پا کرد.همچنین اعلام فهرست کمکهای وزارت ارشاد به اشخاص حقیقی و حقوقی نیز باعث بحثهای زیادی شد بخصوص اینکه در ابتدا تصور میشد که یکی از این کمکها به هنرمندی مشهور اعطا شده است اما بعداً مشخص شد همه چیز ناشی از تشابه اسمی بوده است.
وزارت ارشاد هم میتوانست مثل بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی همه چیز را در سکوت و پشت پرده برگزار کند و به جای ایجاد دردسر و زمینه برای پاسخگویی، با افراد مختلف کمکهایی اعطا کند و بعد پشت عنوان کلی «حمایت از اهل قلم و هنرمندان» پنهان شود.
یکی از حمایتهای وزارت ارشاد از هنرمندان و اهل فرهنگ در قالب اعطای مدارک معادل تحصیلی است. هنرمندانی که به دلیل اشتغال به امور فرهنگی و هنری فرصت حضور در کلاسهای درس و دانشگاه را نداشتهاند، نمونههایی از آثار و افتخارات خود را به شورایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میفرستند که این شورا تشخیص میدهد مدرک معادل کارشناسی، کارشناسی ارشد یا دکترا را به هنرمندان اعطا کند. فلسفه تشکیل این شورا و عملکرد وزارتخانه در این زمینه قابل دفاع است اما اینکه نتیجه عملکرد این شورا چیست و چقدر قابل دفاع است، به شفاف سازی وزارت ارشاد و مشخص شدن نتیجه جلسات این شورا از ابتدا تا امروز بستگی دارد.
در این میان دو نکته قابل توجه است. نکته اول اینکه باید مشخص شود استفاده از عنوان دکترا برای کسانیکه مدرک معادل گرفتهاند، وجاهت قانونی دارد یا نه. برخی از شاعران و نویسندگانی که با ارسال مدارک خود به این شورا، گواهینامه هنری دریافت کردهاند؛ امروز با عنوان دکترا در نشستهای مختلف حضور مییابند، در حالیکه آنان در هیچ آزمون دکترایی پذیرفته نشدهاند، سر هیچ کلاسی نرفتهاند، هیچ آزمون جامعی ندادهاند و رسالهای دفاع نکردهاند و طبیعتاً عنوان دکتر را نمیتوانند استفاده کنند. لازم است دربارۀ قانونی بودن یا نبودن استفاده از این عنوان وزارت علوم نیز روشنگری کند تا مشخص شود حد و حدود قانونی استفاده از عناوین علمیبرای این افراد چیست.
نکتۀ دوم این است که احتمالاً دربارۀ این روشنگری و شفاف سازی مقاومتهای پشت پرده ای نیز وجود داشته باشد. شنیدهها حاکی است برخی از کسانی که از این گواهینامهها دریافت کردهاند، از گروهی هستند که در این سالها از ایجاد دوگانه «هنرمند مستقل» و «هنرمند وابسته» یا « هنرمند حکومتی» و « هنرمند غیر حکومتی» بهره بردهاند. مشخص است که این گروه اصلاً علاقهای ندارند که مشخص شود از تسهیلات و کمکهای دولتی برای خود سهمی برداشتهاند و همه ادعاها و شعارهایشان بر باد خواهد رفت اما عملکرد وزارت ارشاد در این دوره از شفاف سازیهای اطلاعاتی اش نشان داده است، این فشارها نمیتواند مانع شود که فرهنگ و هنر کشور به یک اتاق شیشه ای بدل شود. رویکردی که باید در همه نهادها و سازمانهای دولتی دیگر نیز مورد توجه قرار گیرد
نظر شما